برای ما هیچ شبی لذتبخشتر از شبی نیست که جمع خانواده مادریمان جمع است! خانواده ما و خاله و از همه مهمتر، بابا بزرگ و مادر بزرگ.
در این مهمانیها که معمولاً در تعطیلات عید تشکیل میشود، خواسته یا ناخواسته، گریزهایی به گذشته زده میشود که برای ما نسل سومیها بسی شیرین است!
در این میان، بابا تقی با اینکه سواد خواندن و نوشتن ندارد، بیش از همه داستان از بر دارد. هیچی نباشد، از پامنبریهای پروپا قرص حاج آقا شریعتمدار ساوجی بوده است که در آن زمان تقریباً تنها طلبه شهر بوده است که کاردش حسابی میبریده است و مردم حرفش را حسابی قبول داشتهاند و همه پای منبرش وعظ میشنیدهاند.
اکثر داستانهایی که پیرمردهای ساوجی تعریف میکنند، معمولاً از حاج آقا شریعتمدار شنیدهاند. (سعی میکنیم در روزهای آینده مطلب جامع و تصاویری از ایشان در ساوهسرا قرار دهیم)
به هر حال، شب دوم فروردین (امسال 1388) بابا تقی و خاله و ... مهمان ما بودند. باباتقی جوانهای فامیل را دور هم دید و فرصت مناسبی برای اینکه جمع را با داستانهایش گرم کند. آمد و بین ما نشست و گفت: میخواهم داستانی تعریف کنم که تا به حال تعریف نکردهام! البته طبیعی است که باباتقی که متولد 1310 است و به عبارتی 78 سال دارد، یادش نباشد که بارها این داستان را برایمان تعریف کرده :(
اما اگر صد بار هم تعریف کند، به خاطر آن لهجه جالبش و آن آب و تابهایش، باز هم برای ما شنیدنی است!
قبل از اینکه شروع کند، همه جوانها گوشیها را روشن کردند که صدای باباتقی را ضبط کنند.
گفتم بد نیست به عنوان عیدی، شما هم این داستان را با صدای باباتقی ما که میشود او را یکی از اصیلترین ساوجیها با لهجه ساوجی دانست بشنوید.
فرمت فایل، amr است که روی گوشیها قابل پخش است (اگر بخواهید با کامپیوتر بشنوید، باید یکی از نرمافزارهای Real Player یا Quick Time و یا KMPlayer روی سیستمتان نصب باشد). حجم فایل: 1.3 مگابایت (با خطوط معمولی اینترنت، در عرض 5 دقیقه دانلود میشود)
برای دانلود، اینجا کلیک کنید.
در حین گوش دادن به صدا به کلماتی که فقط در دیکشنری لغات ساوه یافت میشود و همینطور به نحوهی تلفظ آنها، توجه کنید!
ضمناً عکسی از مَش تقی (مردم باباتقی ما را مش تقی صدا میزنند) در آلبوم عکس فیلکر قرار دادهام:
(روی عکس کلیک کنید تا آن را در ابعاد بزرگتر ببینید)